، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات بچگی

مسا فرت به مشهد

1393/2/24 17:09
نویسنده : مامان راحله
172 بازدید
اشتراک گذاری

زمانی که امام رضا ما رو طلبید که بریم مشهد خیلی خوشحال بودی وکلی تو حیاط حرم بدو بدو کردی ازهر دری رد میشدی بوس میکردی به خادمای دم در سلام میکردی دنبال کبوترای حرم میکردی بعدشم بابا تو رو روکولش میزاشت تابتونی زیارت کنی دستت به حرم برسه وخیلی قشنگ اون دستای کوچیکتو بالا میبردی ودعا میکردی وادای مارو در میاوردی وباهامون نماز میخوندی وبعدشم نوبت دونه دادن به کبوترای حرم بود اوهبازار امام رضا رو نگو که خالیش میکردی وکلی اسباب بازی میخریدی خندهچشمکواخر سر هم رفتی باغ وحش خیلی به حیوانها علاقه داری واولین بار بود که ازنزدیک میدیدی وکلی خوشت اومده بودبای بایبامن حرف نزن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)