، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره

خاطرات بچگی

سینما

1393/6/19 23:31
نویسنده : مامان راحله
334 بازدید
اشتراک گذاری

چندروزی بود کارتون شهرموشهاروسینمااورده بود وتوهم خییییلی دلت میخواست بری ببینی دیشبم با عمت هماهنگ کردیم وتووفاطمه روبردیم خیلی خوشت اومد این دومین بارت بود که به سینما میرفتی اولیشم فیلم کلاه قرمزی بود بازم هر فیلم کارتونی که توسینما بیاد میبریمت محبتمنم خیلی بادیدن این فیلم یادبچگیهام افتادم بچه موشهای زمان ما حالا پدرمادر شده بودن وشما ادامه کارتونای بچگی مارودیدد جالب بود برای منم یادآوری شدبغلخنده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان ریحانه
20 شهریور 93 8:54
وااای چه کار خوبی کردین رفتین منم میخواستم نیایش رو ببرم اما میگن یکم ترسناکه نیایش هم که ترسو خوش باشید همیشه یار همیشگی علی رو هم که بردین دیگه حسابی خوش گذشته عقاب اینجا عقاب اونجا عقاب همجا
مامان راحله
پاسخ
اره برانیایش زوده اخرش ترسناکه خواب بد میبینه
خاله فرزانه
20 شهریور 93 16:27
منم دلم سینما میخوااااااااااااااااااد قبلا خیلی سینما میرفتیم ولی از وقتی مامان و بابا شدیم سینما و... کلا قطع شده خوش به حالتون ایشالا همیشه شاد باشید و خندون و مرتب علی جون به گردش و تفریح باشه
مامان راحله
پاسخ
گریه نکن چشم روهم بزاری پسرت مجبورت میکنه که ببریش سینما فکر کنم تا شهرموشهای 3روبسازن بزرگ شده
مامان رها
3 مهر 93 17:44
به به چه کار خوبی کردی اینجاام همه بچه هاشون و میبرن منم جوگیر شدم به محمد میگفتم رهارو ببریم محمدم نگاههای معنی دار بهم می کرد
مامان راحله
پاسخ
هنوز براش زوده بعدم یه ببرداره ترسناکه ولی ماشاالله دخترت به خودت کشیده نترسه معلومه